movie-western



دجال ، فیلمی است که مسئله و طرز فکر دارد. فیلمی که بین عقاید صاحب اثر در حال ماجراجویی است و نگاه ویژه و منحصر به فردی به مسئله ی آفرینش، انسان ، طبیعت ، زن و مرد دارد. گاهی دیالوگ هایی از زبان کاراکتر ها جاری میشود که خارج از کادر نیست اما میتوان تشخیص داد که تخلیه ی فکری/عقیدتی فیلمساز است. ldquo;طبیعت ، کلیسای شیطان استrdquo; یا ldquo;هرج و مرج حکم میراندrdquo; این ویژگی ، که فیلم را دارای شخصیت و درایت میکند ، کمتر در سینمای چه امروز و چه دیروز دیده میشود. ویژگی ای که ممکن است عامه پسند نباشد، حتی خواص فریب نیز نباشد اما خلوتی ایجاد میکند بین خود و سینه فیل هایی که آرزوی تجربه ی احساسات ناب سینمایی را در سر دارند. احساسی نزدیک به سینمای گاسپار نوئه و میشائیل هانکه که محبوب عام نیستند اما دنیای خاص خود را دارند.

در فیلم از سه حیوان، بعنوان سه گدا یاد میشود که با اندکی ریزبینی و توجه ، میتوان رابطه ی آنها با عناوین فصل های فیلم (و البته مراحل زندگی از نگاه فون تریه) را کشف کرد. اول آهویی که نیمه کاره بچه ی خود را زاییده و بچه آهو نیز مرده است (اندوه)، دوم روباه که در حال خود خوری است و خیره به مرد زبان باز میکند و میگوید ldquo;هرج و مرج حاکم خواهد شدrdquo; (درد)، و سوم کلاغی است که مرد، در غار کوچکی که سعی کرده در آن پنهان شود آشکار میشود (نا امیدی)

این سه حیوان که شخصیت ldquo;مردrdquo;، هر سه آنهارا به شکلی نه چندان رئال و واقعی در جنگل عدن میبیند ، صُوَر فلکی ای هستند که در تحقیق های مربوط به پایان نامه ldquo;زنrdquo; نیز به آنها پرداخته شده. اما مرد با واکنشی کاملا منطقی و عقل گرایانه ، این مسئله را رد میکند و تمام این نتایج را حاصل خیال پردازی های غیر منطقی همسرش میخواند. حتی در پایان ، در منفعل ترین حالت خویش که اخته شده و روی زمین افتاده ، همچنان با پافشاری روی عقل گرایی خود ، این اظهار نظر ldquo;زنrdquo; را رد میکند که اگر هر سه گدا در یک جا تجمع کنند ، یک شخص خواهد مرد. چندی نمیگذرد که هر سه حیوان در کلبه خود را نشان میدهند. ldquo;مردrdquo;، وزنه را که به پایش پیچ شده است باز میکند ، به سمت ldquo;زنrdquo; هجوم میبرد، و در یک نمای حدودا دوقیقه ای ، شاهد فشار انگشتان دفو بر گلوی گینزبورگ هستیم و عمیقا به خفگی ldquo;زنrdquo; به دستان ldquo;مردrdquo; خیره میمانیم. در میان دقایقی از فیلم که تماما پر استرس، پر درد و عجیب میگذرد.

در شخصیت ldquo;زنrdquo;، رفتار های غیر معمول سادومازوخیستی در تمام طول فیلم مشاهده میشود. از عطش جنسی او گرفته تا اشتباه پوشاندن کفش ها برای فرزندشان (که در نما های سیاه و سفید ابتدایی فیلم ، میبینیم که کفش ها برعکس زیرتخت جفت شده اند و بعد ها پی میبریم که مادر اشتباه کفش ها را پای بچه میکرده است) و انفجار شخصیتی که در پایان فیلم به زخمی کردن پای او ldquo;مردrdquo; حاصل میشود. اما نکته ی موجود آن است که ldquo;زنrdquo; پس از هر کنش غیر معمول ، به حالتی در می آید که گویا خود از آنچه کرده بی خبر است. از او انرژی قابل توجهی گرفته میشود ، به نفس نفس می افتد و نگاهی پر از ترس به اطراف خود دارد تا کشف کند که چه کرده و پشیمانی خود را ابراز میکند. گویی در بازه های مختلف زمانی ، ldquo;زنrdquo; توسط نیرویی غیر انسانی تسخیر و کنترل میشود. آیا این استعاره ای است از همان نیروی شیطانی که حوا را دچار دردسر کرد؟ یا همان عقیده ای که فون تریه اذعان میدارد : زن ها دارای یک شخصیت شیطانی هستند که در مرد ها دیده نمیشود. آیا این شخصیت شیطانی ، مجاز از عواطف و احساسات بیش از حد در مقابل تعقل و منطق گرایی مردانه است که در فیلم به وفور دیده میشود؟ تمام این سوالات ، بخش مهمی از فیلم است که شما را با تیتراژ مخوفی که ldquo;ژرژ فردریش هندلrdquo; زمینه اش را نواخته است ، تنها میگذارد.

اما از تفاسیر و تحلیل ها که بگذریم ، باید در ستایش از فرم (بخوانید تکنیک به کار گرفته شده) اثر ، به جای قلم یا زبان ، تنها چشم ها را در اختیار فیلم قرار داد. یکی از نقاط قوت سینمای لارس فون تریه، پشت کردن و حتی دهن کجی او نسبت به ژانر است. هیچ فیلمی از فون تریه در هیچ ژانری نمیگنجد. جنایی، علمی تخیلی، فانتزی، اکشن، ملودرام، عاشقانه، فیلم های او در هیچ کدام از این ها نمی گنجد و جالب اینکه تمام این ها در فیلم های او می گنجند. حال تصور کنید که دجال/ ضدمسیح، فیلمی است هم ترسناک، هم ملودرام، هم سوررئال و هم حتی تاریخی و مذهبی، که در شکلی ناتورالیستی پیاده شده و شاید این مهمترین بهانه ی فون تریه برای تقدیم فیلمش به آندری تارکوفسکی فقید باشد. جنگلی که حدود هفتاد درصد از فیلم در آنجا ساخته شده، در بخشی از شهر کلن در آلمان به نام Rhein-Sieg-Kreis میباشد که طبیعتی بکر در اختیار لارس فون تریه گذاشته است تا بتواند فیلمی ناتورالیستی را در قالب دوربین روی دستی که هرگز در چنین فضایی پیش از این ندیده بودیم، به انحصار خود در آورد.

گاهی پرسه های ویلیام دفو در علفزار های سبزرنگ و بارانِ غافلگیر کننده ی فضا ، یاد آور نماهایی از سولاریسِ تارکوفسکی است، زمانی که دوناتاس بانیونیس در نقش کریس کلوین، در چمنزاری مقابل خانه ی پدری خود ، به سفر به فضا فکر میکرد. باران میبارید، باد بین سبزه های بلند و درختان سرک میکشید و دفو/ بانیونیس، در اندیشه های خود غرق بود.

به طور کلی، متاسفانه یا خوشبختانه، از اکثریت مخاطبین حال حاضر سینما توقع آن نمیرود که دجال را دوست داشته باشند یا درکش کنند. اما مسئله ی اذیت کننده آن است که فون تریه نسبت به باقی فیلمساز های هنری (؟!) از جامعه ی آماری بیشتری برخودرار است و قاعدتا در مقابل تمام کنش ها و آثار رادیکال وی ، فیدبک های بعضا ناراحت کننده ای به گوش میرسد. اما مهم آن است که فون تریه، آلوده به مخاطب مداری نشود و همچنان همان فیلمساز خوش ذوق و جنجال برانگیزی باشد که با اولین آثارش همه را حیرت زده کرد و با آخرین آثارش، همچنان در فستیوال ها و جشنواره ها تمام توجهات را به خود جلب میکند. به امید تولید فیلم هایی که گاهی باعث آزار و اذیت خیل عظیمی از ما بشوند تا همچنان به کند و کاو در وجود خویش، پی رگه های ldquo;آزار پسندی/ مازوخیستیrdquo; خود بپردازیم و از دل آنها، علاوه بر لذت عاطفی و زیبایی شناختی، به عمق قابل توجهی از معنای زندگی و مسائل پیرامونش دست یابیم.


" اگر شما طبیعت را در برابر تمدن بگذارید ، طبیعت فقط یک تهدید است."

جمله ای که لارس فون تریه در مصاحبه ای مربوط به همین فیلم به زبان آورده و به نظر میرسد بخش مهمی از فیلم نیز به همین مسئله میپردازد.

فکر میکنم نزدیک ترین حسی که بتوان به تماشای ضدمسیح / دجال پیدا کرد ، تجربه ی اضطراب و هیجان ناشی از سوار شدنِ وسایل خطرناکِ شهربازی هاست . حسی که به شما اجازه میدهد هم رنجِ ناشی از استرس را تجربه کنید و هم به کمک رگه های مازوخیستی ناخودآگاه خود از آن لذت ببرید. چرا که به محض پیاده شدن از آن وسیله ی بازی ، پس از تمام اشک ها و جیغ ها و فریاد ها ، با مرور آن ، احساس میکنید که چه لذت عظیمی را از سر گذرانده اید. ldquo;دجالrdquo; نیز همینطور است.

حدود سی دقیقه ی پایانی فیلم ، چنان انرژی ای از شما گرفته میشود که پس از پایان فیلم ، نفس عمیقی میکشید و یاد تمام سکانس های منزجر کننده و عذاب دهنده ی آن می افتید و بعد از چند روز یا چند ماه ، هوسِ دوباره دیدنش سراغتان می آید. این نگرش مازوخیستیِ ما از کجا نشات میگیرد؟ چیست که باعث میشود ما هم عذاب بکشیم و هم لذت ببریم؟ شاید با بررسی دقیق ldquo;دجالrdquo; به همین موضوع نیز دست یافتیم!

ابتدا باید سوتفاهمی که شامل بسیاری از فیدبک ها از جانب این فیلم است را کنار بگذاریم. بسیاری از فمینیست ها با حالتی معترضانه و به شدت خشمگین ، فیلم را تماما ضد زن میخوانند و نه تنها به فیلم ، که به فیلمساز هجوم میبرند و لبه ی تیز انتقاد هایشان را به طرف او میگیرند. بگذارید این را بگویم که هدف فون تریه ، اصلا زیر سوال بردن ldquo;زنrdquo; نیست ، که توهین به ldquo;بشریتrdquo; است. مسئله چیزی فراتر از ن و موضوعی بزرگتر از عقاید فمینیستی است. تریه چیزی حدود صد دقیقه را به اختیار خود در آورده تا به وسیله دانش هنری و فرم هنری منحصر به فرد خود ، تمام عقاید و احساسات و تفکر خویش نسبت به موضوع ldquo;انسان و طبیعتrdquo; را در آن تخلیه کند و به نمایش بگذارد. هرچند میتوان از صحبت های وی برداشت هایی مبنی بر نگاه بدبینانه ی او نسبت به ن پیدا کرد اما ldquo;دجالrdquo; ابدا ضد زن یا صفاتی از این قبیل را در خود نمیپذیرد.

فیلم در مورد زوجی است که به دلایل خاصی که به آنها اشاره خواهیم کرد ، اسم های مشخصی ندارند. زوجی که در بدوِ فیلم مشغول عشقبازی اند و فرزند خردسالشان طبق حادثه ای ، و در عین بی توجهی والدین ، از پنجره سقوط کرده و میمیرد. از همین ابتدا ، فون تریه ، پایه ای ترین و بدیهی ترین کنش انسانی که شدیدا تحت سلطه ی طبیعت است را به روش خاص خود ، زیرسوال میبرد. تنها علتی که میتوان برای مرگ کودک در نظر گرفت ldquo;rdquo; است. ، که نماد حضور بشر و المانی از آفرینش انسان نیز هست ، اینجا نه تنها به خلق انسان ، که به مرگ آن (کودک) منجر میشود. سپس سه فصل اصلی فیلم آغاز میشوند که شاید بتوان آنها را مراحل زندگی انسانی نامید. اندوه ، درد و ناامیدی. سه عنصری که به نظر میرسد ثمره ی و حضور آدمی است. چنین نگاه تیره و پوچی نسبت به زندگی ، تنها از پس مردِ افسرده ای چون لارس فون تریه بر می آید و تعجب برانگیز تر از آن ، ظرافتی است که در به نمایش در آوردن این عناصر سیاه توسط فیلمساز به کار گرفته شده. ldquo;برنت پلیتrdquo; به درستی در تحلیل خود از این فیلم مینویسد که ldquo;فون تریه سعی کرده است که تمام درختان و گیاهان و چمن ها ، سبز و خوش رنگ باشند اما همچنان در حال نابودی و سقوط.rdquo;. قطعا این نگاهی است که فون تریه به پیرامون و طبیعت خود دارد. چشم اندازی جذاب و فریبنده که از درون مملو از سیاهی ها و نابودی هاست.

شخصیت مرد و زن ، به شیطنت آمیز ترین شکل ممکن پرداخته شده اند. اولا که هر دو فاقد نام و پیشینه ی عُرف شخصیتی در سینمای کلاسیک هستند. هر دو با کنشی جنسی در فیلم حضور پیدا میکنند و سپس تحت سلطه ی سیاهی های طبیعت ، به منفعل ترین شکل ممکن دچار گره های فکری/عاطفی میشوند. شخصا علاقه زیادی به کدگذاری یا کدبرداری از فیلم ها ندارم اما قابل انکار نیست که دجال ، مملوست از کد ها و نماد هایی که احتمالا نیازمند دانش قبلی اند تا به درستی فهمیده شوند. به طور مثال ، مرد و زنی که فیلم در باغی به نام ldquo;عدنrdquo; به آنها میپردازد ، یادآور افسانه ی معروف مذهبی ، آدم و حوا ست. چه بسا این فرضیه زمانی شدت میابد که شخصیت زن ، مسبب بلایایی است که بر سر مرد می آید و این زنِ ماجراست که تمام معضلات را یدک میکشد. تشابهی که بین این مسئله و اشتباهِ حوا در بهشت که منجر به زمینی شدنِ انسان شد را نمیتوان نادیده گرفت. ضمن اینکه انتخاب ویلیام دفو نیز خود حائز اهمیت خاصی است. او در سال 1988 در فیلم ldquo;آخرین وسوسه مسیحrdquo; به کارگردانی ldquo;مارتین اسکورسیزیrdquo; در قامت عیسی مسیح ایفای نقش کرد و به طور ناخودآگاه در دجال نیز ما را یاد آن نقشِ معنوی و پیامبرگونه ی خود می اندازد.

اما چه چیزی باعث شده که چنین فیلمی ، که میتوان شباهت هایی بین آن و فیلم ldquo;مادرrdquo; از دارن آرنوفسکی پیدا کرد ، کیلومتر ها از همتای خود (مادر) جلو تر باشد و علی رغم بازگویی یک اتفاق تاریخی/افسانه ای ، شاهکار قلمداد شود؟


شبکه آمازون از تمدید سریال Modern Love که یک سریال آنتولوژی در ژانر کمدی رمانتیک است، برای فصل دوم خبر داد.

در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون، سریال Modern Love (عشق امروزی) برای فصل دوم تمدید شده است. مدتی پیش بود که فصل اول این سریال کمدی رمانتیک و آنتولوژی از شبکه آمازون منتشر و با استقبال منتقدان و بینندگان مواجه شد. حال آمازون از تمدید سریال عشق امروزی برای فصل دوم خبر داد و اعلام کرد که فصل دوم این سریال در سال ۲۰۲۰ و همزمان در بیش از ۲۰۰ کشور منتشر خواهد شد. همچنین اعلام شد که جان کارنی، سازنده سریال Modern Love، علاوه بر بازگشت برای ساخت فصل دوم یک قرارداد چند جانبه با آمازون استودیو نیز امضا کرده است.

جنیفر سالک، رئیس آمازون استودیو در بیانیه منتشر شده، گفت:

<< از زمان انتشار سریال، شاهد واکنش های باورنکردنی و فوق العاده بینندگان به سریال Modern Love بودیم. این یک سریال با نمایش احساسات و گرمای بسیار زیاد است و هر قسمت قلب بینندگان را به روشی متفاوت لمس می کند. ما بسیار هیجان زده هستیم که می توانیم داستان های زیبای عاشقانه، دوستانه و خانوادگی بیشتری در سریال Modern Love را به مشتریان خود در آمازون پرایم ارائه دهیم.>>

سریال Modern Love یک سریال آنتولوژی در سبک کمدی عاشقانه است که کارنی این سریال را براساس ستون هفتگی عشق امروزی نیویورک تایمز که خودش نویسنده آن بوده، ساخته و از آمازون منتشر شده است. ان هتوی، تینا فی، جان اسلتری، دو پتل، جولیا گارنر، اندی گارسیا، اندرو اسکات، سوفیا بوتلا، جان گلگر جونیور، اولیویا کوک، شیا ویگهام، کریستین میلیوتی، برندون ویکتور دیکسون و اد شیرن، از جمله بازیگرانی هستند که در فصل اول سریال Modern Love حضور داشتند و به ایفای نقش پرداخته اند.

کارنی به عنوان شورانر، نویسنده، کارگردان و تهیه کننده اجرایی در سریال عشق امروزی حضور داشته و علاوه بر او که کارگردانی ۴ قسمت سریال را بر عهده داشته، تام هال کارگردانی ۲ قسمت، شارون هورگان کارگردانی یک قسمت و امی رسوم کارگردانی یک قسمت از دیگر قسمت های فصل اول سریال Modern Love را بر عهده داشته اند. فصل دوم این سریال نیز احتمالا مانند فصل اول در ۸ قسمت تولید خواهد شد.


ایوان مک گرگور در مصاحبه جدید فاش کرد که بیش از ۴ سال است که از ساخت یک اثر مستقل از شخصیت اوبی وان کنوبی با خبر بوده است.

ماه شهریور امسال بود که ساخت سومین سریال Star Wars (جنگ ستارگان) را رسما تایید و اعلام کرد که این سریال لایو اکشن قرار است براساس شخصیت اوبی وان کنوبی ساخته شود و همچنین در این سریال شاهد بازگشت ایوان مک گرگور برای نقش آفرینی دوباره نیز خواهیم بود. حال در جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون، اطلاعات جدیدی از سریال Obi-Wan Kenobi منتشر شده است. در مصاحبه با Men'sJournal، مک گرگور اطلاعات جدیدی از سریال مستقل این جدای محبوب به اشتراک گذاشته است. ۱۵ سال از آخرین حضور این بازیگر در دنیای جنگ ستارگان می گذرد و حال مک گرگور زمان اتفاقات سریال را توضیح داده است.

او به طور دقیق گفت که اتفاقات سریال هشت سال پس از حوادث فیلم Revenge of the Sith (انتقام انتقام سیث) و ۱۱ سال قبل از شروع اتفاقات فیلم (امیدی تازه) آغاز خواهد شد. مک گرگور توضیح داد:

<<این داستان بین قسمت سوم و قسمت چهارم قرار دارد که جدای ها در حال فروپاشی و نابودی بودند. آرک داستانی او که به طریقی ما او را می شناسیم و نمایش یک بخش متفاوت از آن، بسیار جالب خواهد بود. من فکر می کنم مواجه شدن او با این واقعیت که همه جدای ها در پایان قسمت سوم سلاخی شده اند و کار آن ها به پایان رسیده، می تواند بسیار جالب باشد.>>

مک گرگور در ادامه اظهار داشت که او فیلم هایی که در آن بازی کرده، را از زمان انتشار هنوز نتوانسته دوباره ببیند، اما او قرار است به عقب تر بازگردد و احتمالا تصمیم دارد تا برای بازی در نقش اوبی وان کنوبی آماده شود. این بازیگر توضیح داد:

<<من می خواهم به احساسی که الک گینس در نقش اوبی وان بازی کرده بود، نزدیک و نزدیک تر شوم. احساس می کنم که از نظر سنی به او نزدیک تر شده ام و بنابراین انجام این کار برای من ساده تر خواهد بود.>>

مک گرگور در ادامه تایید کرد که سریال Obi-Wan Kenobi در ۶ قسمت یک ساعته تولید و منتشر خواهد شد، اما مشخص نیست که این سریال درنهایت یک مینی سریال خواهد بود یا اینکه ممکن است برای فصل های آینده هم تمدید شود. او همچنین فاش کرد که بیش از ۴ سال است که از این پروژه خبر داشته است. مراحل فیلم برداری و تولید سریال اوبی وان کنوبی قرار نیست زودتر از سال ۲۰۲۰ آغاز شود و طرفداران نباید زودتر از سال ۲۰۲۱ شاهد انتشار این سریال باشند. سرویس استریم دیزنی پلاس در تاریخ ۱۲ نوامبر امسال (۲۱ آبان) آغاز به کار خواهد کرد که هم زمان با آن، پخش سریال The Mandalorian (ماندالوریان ) از این سرویس استریم منتشر آغاز می شود.


سریال <<میهن>> شبکه شوتایم، پس از فصل هشتم به پایان خواهد رسید. <<کلر دینز>> بازیگر نقش اول سریال، روز چهارشنبه در مصاحبه ای رادیویی با <<هاوارد استرن>> این خبر تأیید کرده است. وی در پاسخ به این پرسش که آیا شایعه اتمام سریال با فصل هشتم صحت دارد یا خیر، می گوید: <<بله، تمام شد!>> فصل هفتم سریال در حال پخش از شبکه شوتایم است و قسمت پایانی آن در تاریخ 29 آپریل روی ایر خواهد رفت.

شبکه شوتایم سریال <<میهن>> را پیش از آغاز پخش فصل ششم برای دو فصل دیگر تمدید کرد. منابع نزدیک به پروژه مدعی اند که شبکه کابلی شوتایم در نظر دارد پس از فصل هشتم سریال را با شورانر و بازیگران جدید ادامه دهد.

<<الکس گانزا>> شورانر فعلی این مجموعه، فوریه گذشته به هالیوود ریپورتر گفته بود که فصل هشتم سریال احتمالاً فصل آخر آن است. با وجود اینکه وی از مدت ها قبل پایان کار شخصیت <<کری متیسون>> را تأیید کرده، اما ضمناً به این نکته هم اشاره دارد که این مسئله در مورد دیگر شخصیت های سریال صدق نمی کند.

گانزا پیش از آغاز فصل هفتم در مصاحبه هایی اعلام کرد که <<امسال آخرین سال فعالیت من در سریال خواهد بود. در مورد کلر و همبازی او مندی چیزی نمی توانم بگویم، اما این سریال طبق برنامه در هشت فصل باید به پایان برسد. اگر فاکس، شوتایم و کلر می خواهند سریال را به پیش ببرند، تصمیمش با خودشان است.>>


تیم بازیگران

بازیگران نقش خیر و شر این درام که به خوبی تعریف شدند با قدرت و انگیزه مشابهی با یکدیگر رقابت میlrm;کنند تا پایان درخشان فیلم را رقم بزنند. نکته ای که باید تحسین کنیم تعداد بازیگران فیلم است که نوسان ندارند و نقشlrm; آنlrm;ها تا آخرین قاب های تصویر در سریال هدر نمیlrm;رود.

بار سریال روی دوش جانگ گیون سوک است که در سریال نقش و همچنین دادستان را به عهده دارد که با برقراری تعادل و تعهد بالایی از عهده هر دو شخصیت خود برمی آید. دقت او در تغییر شخصیت ها که حتی داخل داستان تغییر می کنند به قدردانی نیاز دارد. تقابل او با تبهکار استادی با با بازی <<جانگ وونگ این>> باعث بالا بردن هیجان این نمایش میlrm;شود که عوامل سریال آن را باید مدیون بازی هوشمندانه این دو بازیگر باشند.

سپس به بازیگر زن مهم سریال یعنی هان یه -ری می رسیم که با وجود دو بازیگر مرد نقش اول فوق العاده بازی خود را با آنها وفق می دهد و این اطمینان را به وجود می آورد که حضور قالب دو نقش مخالف مرد سریال موقعیت او را در داستان نمی بلعد.

در نهایت به تیم بازیگران نقش فرعی می رسیم که از تقریباً بازیگران جدیدی تشکیل شده است که به نحوی با موفقیت در این سریال ظاهر شده و موقعیت خود را در درام های آینده تضمین می کنند. آنlrm;ها توانسته اند به شیوه خودشان تعادل در نقشlrm; و حضورشان در صحنه را به وجود آورند.

طرح داستانی دقیق و هوشمندانه

نحوه داستان سرایی سریال سوییچ تغییر جهان به نحوی است که تصویر بزرگی که ابتدای فیلم به نمایش درمی آید دارای یک جمع بندی باشکوه در پایان است. پیچش های داستانی جالب بودند ولی نویسندگان منطق بین عناصر داستان را حفظ کردند تا بیننده سردرگم نشود.

یکی از نکات مهمی که باعث شد این سریال تعقیب کنندگان زیادی برای خود به دست آورد طرح داستانی دقیق ولی با این حال هیجان انگیز آن بود. سبک نویسندگی داستان سریال یک مسیر قابل پیش بینی ولی رضایت بخش به وجود آورد تا بینندگان از رقابتی که شخصیت قهرمان و شرور داستان داشتند لذت ببرند.

بار درام سریال سوییچ تغییر جهان تکیه بر دلیل واقعی داستان داشت که سعی می کرد آن را به بیننده انتقال دهد و اضافه کردن بار عاطفی به سریال بدون شک هوشمندانه بوده است. با اولویت بندی پیام داستان، مخاطب حتی میل پیدا نمی کند آن را یک داستان عاشقانه بداند چون به سادگی کنجکاو است تا پایان ماجرا برای شخصیت شرور داستان را بداند.

نکات دوست داشتنی سریال سوییچ تغییر جهان

تمامی شخصیتlrm;ها جالب و به یادماندنی هستند. گسترش روابط، جریان و بررسی آنlrm;ها بسیار روان است. حتی با آن که این درام روی داستان تمرکز دارد، بازیگران نقش خود را به بهترین شکل ممکن بازی می کنند. کارگردانی سکانس های اکشنlrm; بسیار جالب است و تدوین گران سریال به خوبی ازعهده تعلیق برآمده اند.

بار عاطفی بین شخصیت ها نیز به شکل درستی ترسیم شده است. موسیقی متن به ویژه دو آهنگ Raise Me Up و Crazy فوقlrm;العاده هستند. هنگامی که به دیدن سریال سوییچ تغییر جهان می نشینید درگیر داستان سا دو چان می شوید. حال و هوای سریال، شخصیت ها و حتی موزیک یک درام حقوقی - جنایی عالی و درگیرکننده به وجود می آورند که در دل آن فعالیت های پلیس و نمایش هوشمندانه قهرمانان و تبهکاران سریال قرار دارد.

این اثر درخشان کره ای موفق میlrm;شود ضرباهنگ و داستان سرایی هوشمندانه خود را نگه دارد درحالی که زیرلایه های ماجرا را فاش می کند.

سخن پایانی درباره سریال کره ای سوییچ تغییر جهان

سریال کره ای سوییچ تغییر جهان در تمام مدت خود هرگز بازی بین قهرمانان و شخصیت های تبهکار را طوری نشان نداده است که به نفع یکی از آنlrm;ها باشد. اگر داستان های و پلیسی دوست دارید، یقیناً از سریال کلید تغییر جهان و ماجراجویی تیم سوییچ لذت خواهید برد . درصورتی که این سریال را دیده اید یا در مورد آن نظری دارید خوشحال میlrm;شویم با ما و سایر خوانندگان سایت در میان بگذارید.


تیم بازیگران

بازیگران نقش خیر و شر این درام که به خوبی تعریف شدند با قدرت و انگیزه مشابهی با یکدیگر رقابت میlrm;کنند تا پایان درخشان فیلم را رقم بزنند. نکته ای که باید تحسین کنیم تعداد بازیگران فیلم است که نوسان ندارند و نقشlrm; آنlrm;ها تا آخرین قاب های تصویر در سریال هدر نمیlrm;رود.

بار سریال روی دوش جانگ گیون سوک است که در سریال نقش و همچنین دادستان را به عهده دارد که با برقراری تعادل و تعهد بالایی از عهده هر دو شخصیت خود برمی آید. دقت او در تغییر شخصیت ها که حتی داخل داستان تغییر می کنند به قدردانی نیاز دارد. تقابل او با تبهکار استادی با با بازی <<جانگ وونگ این>> باعث بالا بردن هیجان این نمایش میlrm;شود که عوامل سریال آن را باید مدیون بازی هوشمندانه این دو بازیگر باشند.

سپس به بازیگر زن مهم سریال یعنی هان یه -ری می رسیم که با وجود دو بازیگر مرد نقش اول فوق العاده بازی خود را با آنها وفق می دهد و این اطمینان را به وجود می آورد که حضور قالب دو نقش مخالف مرد سریال موقعیت او را در داستان نمی بلعد.

در نهایت به تیم بازیگران نقش فرعی می رسیم که از تقریباً بازیگران جدیدی تشکیل شده است که به نحوی با موفقیت در این سریال ظاهر شده و موقعیت خود را در درام های آینده تضمین می کنند. آنlrm;ها توانسته اند به شیوه خودشان تعادل در نقشlrm; و حضورشان در صحنه را به وجود آورند.

طرح داستانی دقیق و هوشمندانه

نحوه داستان سرایی سریال سوییچ تغییر جهان به نحوی است که تصویر بزرگی که ابتدای فیلم به نمایش درمی آید دارای یک جمع بندی باشکوه در پایان است. پیچش های داستانی جالب بودند ولی نویسندگان منطق بین عناصر داستان را حفظ کردند تا بیننده سردرگم نشود.

یکی از نکات مهمی که باعث شد این سریال تعقیب کنندگان زیادی برای خود به دست آورد طرح داستانی دقیق ولی با این حال هیجان انگیز آن بود. سبک نویسندگی داستان سریال یک مسیر قابل پیش بینی ولی رضایت بخش به وجود آورد تا بینندگان از رقابتی که شخصیت قهرمان و شرور داستان داشتند لذت ببرند.

بار درام سریال سوییچ تغییر جهان تکیه بر دلیل واقعی داستان داشت که سعی می کرد آن را به بیننده انتقال دهد و اضافه کردن بار عاطفی به سریال بدون شک هوشمندانه بوده است. با اولویت بندی پیام داستان، مخاطب حتی میل پیدا نمی کند آن را یک داستان عاشقانه بداند چون به سادگی کنجکاو است تا پایان ماجرا برای شخصیت شرور داستان را بداند.

نکات دوست داشتنی سریال سوییچ تغییر جهان

تمامی شخصیتlrm;ها جالب و به یادماندنی هستند. گسترش روابط، جریان و بررسی آنlrm;ها بسیار روان است. حتی با آن که این درام روی داستان تمرکز دارد، بازیگران نقش خود را به بهترین شکل ممکن بازی می کنند. کارگردانی سکانس های اکشنlrm; بسیار جالب است و تدوین گران سریال به خوبی ازعهده تعلیق برآمده اند.

بار عاطفی بین شخصیت ها نیز به شکل درستی ترسیم شده است. موسیقی متن به ویژه دو آهنگ Raise Me Up و Crazy فوقlrm;العاده هستند. هنگامی که به دیدن سریال سوییچ تغییر جهان می نشینید درگیر داستان سا دو چان می شوید. حال و هوای سریال، شخصیت ها و حتی موزیک یک درام حقوقی - جنایی عالی و درگیرکننده به وجود می آورند که در دل آن فعالیت های پلیس و نمایش هوشمندانه قهرمانان و تبهکاران سریال قرار دارد.

این اثر درخشان کره ای موفق میlrm;شود ضرباهنگ و داستان سرایی هوشمندانه خود را نگه دارد درحالی که زیرلایه های ماجرا را فاش می کند.

سخن پایانی درباره سریال کره ای سوییچ تغییر جهان

سریال کره ای سوییچ تغییر جهان در تمام مدت خود هرگز بازی بین قهرمانان و شخصیت های تبهکار را طوری نشان نداده است که به نفع یکی از آنlrm;ها باشد. اگر داستان های و پلیسی دوست دارید، یقیناً از سریال کلید تغییر جهان و ماجراجویی تیم سوییچ لذت خواهید برد . درصورتی که این سریال را دیده اید یا در مورد آن نظری دارید خوشحال میlrm;شویم با ما و سایر خوانندگان سایت در میان بگذارید.


بدون شک سریال های کره ای در ایران طرفداران زیادی دارند. این درام های هیجان انگیز که به فرهنگ ما نزدیک هستند چندین سال است که در رسانه ملی پخش می شوند و در فهرست سریال های مورد علاقه مردم قرار دارند. ازجمله این آثار می توانیم به سریال سوییچ تغییر جهان اشاره کنیم. ما در این مطلب به مواردی مانند خلاصه سریال سوییچ تغییر جهان می پردازیم و نگاهی کامل به این سریال زیبا خواهیم داشت.

این سریال که آن را به اسم سریال کلید تغییر دنیا نیز می شناسند در تمامی لحظات خود در تلاش است صحنه های پویا و التهاب برانگیز داستان را حفظ کند و برای همین از یک تیم بازیگری هوشمند و ماجرای هیجان انگیز بهره می برد. سریال سوییچ تغییر جهان از همان هفته های ابتدایی پخش خود، مخاطبش را میخکوب کرد به نحوی که هیچ کس دوست نداشت قسمت بعدی را از دست بدهد.

تیم بازیگری توانمند این سریال در دو دسته قهرمانان و تبهکاران قرار می گیرند. داستان سریال سوییچ تغییر جهان که بعداً آن را کاملlrm;تر توضیح می دهیم در مورد یک خلافکار است که نقش یک دادستان را برعهده می گیرد تا بیننده یک نوع انگیزه درونی و کنجکاوی برای دنبال کردن دلیل ماجراجویی های او پیدا کند. سریال با مهارت زیادی نبرد بین شر و خیر را به تصویر می کشد تا این که به نقطه اوج و پیروزی قهرمانان می رسیم.

بدون شک سریال های کره ای در ایران طرفداران زیادی دارند. این درام های هیجان انگیز که به فرهنگ ما نزدیک هستند چندین سال است که در رسانه ملی پخش می شوند و در فهرست سریال های مورد علاقه مردم قرار دارند. ازجمله این آثار می توانیم به سریال سوییچ تغییر جهان اشاره کنیم. ما در این مطلب به مواردی مانند خلاصه سریال سوییچ تغییر جهان می پردازیم و نگاهی کامل به این سریال زیبا خواهیم داشت.

این سریال که آن را به اسم سریال کلید تغییر دنیا نیز می شناسند در تمامی لحظات خود در تلاش است صحنه های پویا و التهاب برانگیز داستان را حفظ کند و برای همین از یک تیم بازیگری هوشمند و ماجرای هیجان انگیز بهره می برد. سریال سوییچ تغییر جهان از همان هفته های ابتدایی پخش خود، مخاطبش را میخکوب کرد به نحوی که هیچ کس دوست نداشت قسمت بعدی را از دست بدهد.

تیم بازیگری توانمند این سریال در دو دسته قهرمانان و تبهکاران قرار می گیرند. داستان سریال سوییچ تغییر جهان که بعداً آن را کاملlrm;تر توضیح می دهیم در مورد یک خلافکار است که نقش یک دادستان را برعهده می گیرد تا بیننده یک نوع انگیزه درونی و کنجکاوی برای دنبال کردن دلیل ماجراجویی های او پیدا کند. سریال با مهارت زیادی نبرد بین شر و خیر را به تصویر می کشد تا این که به نقطه اوج و پیروزی قهرمانان می رسیم.


بدون شک سریال های کره ای در ایران طرفداران زیادی دارند. این درام های هیجان انگیز که به فرهنگ ما نزدیک هستند چندین سال است که در رسانه ملی پخش می شوند و در فهرست سریال های مورد علاقه مردم قرار دارند. ازجمله این آثار می توانیم به سریال سوییچ تغییر جهان اشاره کنیم. ما در این مطلب به مواردی مانند خلاصه سریال سوییچ تغییر جهان می پردازیم و نگاهی کامل به این سریال زیبا خواهیم داشت.

این سریال که آن را به اسم سریال کلید تغییر دنیا نیز می شناسند در تمامی لحظات خود در تلاش است صحنه های پویا و التهاب برانگیز داستان را حفظ کند و برای همین از یک تیم بازیگری هوشمند و ماجرای هیجان انگیز بهره می برد. سریال سوییچ تغییر جهان از همان هفته های ابتدایی پخش خود، مخاطبش را میخکوب کرد به نحوی که هیچ کس دوست نداشت قسمت بعدی را از دست بدهد.

تیم بازیگری توانمند این سریال در دو دسته قهرمانان و تبهکاران قرار می گیرند. داستان سریال سوییچ تغییر جهان که بعداً آن را کاملlrm;تر توضیح می دهیم در مورد یک خلافکار است که نقش یک دادستان را برعهده می گیرد تا بیننده یک نوع انگیزه درونی و کنجکاوی برای دنبال کردن دلیل ماجراجویی های او پیدا کند. سریال با مهارت زیادی نبرد بین شر و خیر را به تصویر می کشد تا این که به نقطه اوج و پیروزی قهرمانان می رسیم.

بدون شک سریال های کره ای در ایران طرفداران زیادی دارند. این درام های هیجان انگیز که به فرهنگ ما نزدیک هستند چندین سال است که در رسانه ملی پخش می شوند و در فهرست سریال های مورد علاقه مردم قرار دارند. ازجمله این آثار می توانیم به سریال سوییچ تغییر جهان اشاره کنیم. ما در این مطلب به مواردی مانند خلاصه سریال سوییچ تغییر جهان می پردازیم و نگاهی کامل به این سریال زیبا خواهیم داشت.

این سریال که آن را به اسم سریال کلید تغییر دنیا نیز می شناسند در تمامی لحظات خود در تلاش است صحنه های پویا و التهاب برانگیز داستان را حفظ کند و برای همین از یک تیم بازیگری هوشمند و ماجرای هیجان انگیز بهره می برد. سریال سوییچ تغییر جهان از همان هفته های ابتدایی پخش خود، مخاطبش را میخکوب کرد به نحوی که هیچ کس دوست نداشت قسمت بعدی را از دست بدهد.

تیم بازیگری توانمند این سریال در دو دسته قهرمانان و تبهکاران قرار می گیرند. داستان سریال سوییچ تغییر جهان که بعداً آن را کاملlrm;تر توضیح می دهیم در مورد یک خلافکار است که نقش یک دادستان را برعهده می گیرد تا بیننده یک نوع انگیزه درونی و کنجکاوی برای دنبال کردن دلیل ماجراجویی های او پیدا کند. سریال با مهارت زیادی نبرد بین شر و خیر را به تصویر می کشد تا این که به نقطه اوج و پیروزی قهرمانان می رسیم.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود فیلم و سریال ایرانی sectionaldoor8 کلبه وحشت دانلود روزانه | دانلود فیلم و سریال مجاز آموزش موی تای | موی تای | بوکس تایلندی چهره پردازي negarehvc bankei فروشگاه بزرگ و معتبر شاپ کالا دانلود کارتون ، آهنگ جدید